رئیس سابق فرهنگستان علوم در پیام خود به مناسبت روز جهانی فلسفه، با بیان این که زبان فلسفه زبان درد است و نشان از جای دیگر و ورای زندگی هر روزی و عادی دارد، گفت: فلسفه زمان ما اگر بتواند مرز میان تواناییها و داناییها و ناتوانیها و نادانیها را تا حدودی مشخص کند، کار بزرگی کرده است.
این که کسانی اشتباه عملی و اتفاقی فیلسوف را دستاویز کنند و آن را اصل و جوهر فلسفه فیلسوف بدانند و اعتراف به اشتباه را مسموع و پذیرفته ندانند، رویهشان بیشتر به بهانهگیری ستیزهجویانه شبیه و نزدیک است.
ناظمی معتقد است تیتر «من شکست خوردم» یک اقدام ژورنالیستی بود و در کلام دکتر داوری هم نحوهای طنز و رندی وجود دارد که به کسی که نمیخواهد مطلب را بفهمد، اجازه میدهد بیشتر نفهمد.
اکنون شصت سال است که با فلسفه زندگی کردهام و زندگی میکنم و به آن وفادار بودهام و هرگز قلم را از طاعت اصول فکر خود بیرون نبردهام. نمیگویم در این راه اشتباه نکردهام و هر چه گفته و نوشتهام، درست بوده است. هیچ کس از خطا مصون نیست، من هم خطاها کردهام؛ اما همواره آنچه به نظرم رسیده، گفته و نوشتهام و در هنگام نوشتن، ملاحظه پسندیدن و نپسندیدن اشخاص و گروهها را نکردهام.
در تفکر تاریخی شخص تنها مظهر است او نه فقط سلطان اندیشه نیست، بلکه پیرو بیچونوچرایی است که از پیروی خود خبر ندارد و دعوی استقلال در رأی و عمل میکند. فکر تاریخی این وهم و سودا را بر هم میزند.
دکتر داوری را عمدتا بهعنوان فیلسوف فرهنگ میشناسند و معرفی میکنند و این به دوران اخیر اختصاص ندارد. داوری از آغاز فرهنگ را بهعنوان عرصه اندیشه و فکر برگزید. وقتی از فرهنگ سخن میگوییم، فقط به جنبههای متعالی آن و مضامینی که به عرصههای اندیشیدن و تفکر هستیشناسانه اختصاص مییابد، محدود نمیشویم؛ بلکه رضا داوری، امور روزمره و وقایع و پدیدههای معمولی زندگی را هم عرصهای برای تفکر دانسته است؛ ازاینرو در فرهنگ پیش و پس از انقلاب، شاهد حضور تأثیرگذار او بودهایم.
شما میدانید که در دوران ریاست جمهوری پیش از آقای روحانی، بعد از بحران 88 آقای رئیس جمهور میخواست که رئیس فرهنگستان علوم پزشکی و فرهنگستان هنر را عوض کند و در این راستا اساس نامه فرهنگستان را عوض کرد. ایشان مهمترین ضربه را به آکادمی ایران زد. تعجب میکنم که ایشان استاد دانشگاه بود، ولی توجه نداشت که آکادمی در هر کشوری چه معنایی دارد.
از سال ۶۸ عضو دائم فرهنگستان علوم بود و از سال ۷۷ ریاست ایننهاد را برعهده داشت. حالا دکتر رضا داوریاردکانی بعد از ۲۵ سال مدیریت این ابرنهاد فرهنگی، ضمن گلایه از عدم تأمین بودجه فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران و پرداختنشدن چندینماهه حقوق کارکنان، استعفای خود را از ریاست فرهنگستان علوم اعلام کرد.
«رضا داوری اردکانی» رئیس فرهنگستان علوم، در آستانه ۹۰ سالگی از بزرگترین آرزوی دوران کودکی خود میگوید: ...من همیشه از ابتدای زندگیام میخواستم دانشمند و ریاضیدان باشم که البته نشد و رفتم فلسفه خواندم. به هر حال اگر در جایی زندگی میکردم و به سر میبرم که اهل علم نباشند، برای من که پُرتوقع و بدبینم، زندگی سخت میشد و این همه طولانی زندگی نمیکردم و دیر نمیزیستم. خوشبختم که با دانشمندان بودم و با آنها دیالوگ داشتم و بهرهها بردم و از این بهرهها نیز شادم...
طاهره کمالی زاده : داوری اردکانی در زمره معدود متفکران حوزه فلسفه است که با نگاهی جامع و فراگیر به فلسفه به جایگاه، لوازم، ثمرات و تحقق آن نظر دارد. از این منظر، او فلسفه ایرانی- اسلامی را هم در سیر تاریخی از بدو ورود به ایران دوره اسلامی تا دوره معاصر و هم در ارتباط و نسبت آن با فلسفه غرب اهم از فلسفه یونان، فلسفه در دوره مدرن و معاصر بررسی میکند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید